مرکز مشاوره تخصصی و کلینیک روانشناسی

یکی از نشانه های کلیدی یک رابطه امن و سالم، توانایی صادق بودن است. داشتن شریکی که بتوانیم آزادانه و به راحتی با او ارتباط برقرار کنیم، یک قطعه اساسی از پازل برای دستیابی به نزدیکی واقعی است. همچنین این تنها راهی است که کسی که با او هستیم، واقعاً ما را همانگونه که هستیم بشناسد .

یکی از نشانه های کلیدی یک رابطه امن و سالم، توانایی صادق بودن است. داشتن شریکی که بتوانیم آزادانه و به راحتی با او ارتباط برقرار کنیم، یک قطعه اساسی از پازل برای دستیابی به نزدیکی واقعی است. همچنین این تنها راهی است که کسی که با او هستیم، واقعاً ما را همانگونه که هستیم بشناسد. با این حال و براساس اطلاعات بدست آمده از مشاوره ازدواج حتی همراه ترین زوج‌ها نیز می‌توانند هنگام یافتن راهی برای ارائه بازخورد به یکدیگر مشکل پیدا کنند. صادق بودن بهانه ای نیست برای گفتن هر فکر بدی که به سرمان می آید یا هر بار که از شریک زندگی مان ناراحت می شویم به او سرزنش کنیم. بهترین راه برای بیان موضوعات پیچیده و سخت با شریکمان چیست؟ در ادامه قصد داریم که به چهار اصل اساسی و مهم بپردازیم که می تواند رابه را به جایی ببرد که هر دو نفر در پایان احساس می‌کنند دیده می‌شوند، شنیده می‌شوند و به یکدیگر نزدیک‌تر می‌شوند.

*آرام باشید

تقریباً هیچ چیز خوبی از وارد شدن به یک بحث داغ و پرحرارت حاصل نمی شود. در هنگام عصبانیت،  قشر پیش پیشانی میانی ما اساساً خاموش می‌شود. نه عملکرد قشر میانی پیش پیشانی ما وجود دارد که شامل تنظیم بدن، ارتباط هماهنگ، تعادل عاطفی، انعطاف پذیری پاسخ، همدلی، بینش یا آگاهی از خود، تعدیل ترس، شهود و اخلاق است. ما می خواهیم این عملکردها به خوبی کار کنند، نه اینکه خاموش شوند، زمانی که با یکی از نزدیکان خود در مورد یک مشکل شخصی صحبت می کنیم. بدون این کارکردها در تدبیر، ما تمایل داریم قبل از فکر کردن، عمل کنیم، چیزهایی را بگوییم که بعداً پشیمان شویم یا طغیان‌هایی داشته باشیم که ما را از اهداف نهایی‌مان دورتر می‌کند. برای اینکه قشر جلوی مغز خود را دوباره فعال کنیم، فعالیت‌های قابل پیش‌بینی و  ریتمیک کمک می‌کنند. یک نفس عمیق بکش. تا 10 بشمار. برو پیاده روی. ما باید هر کاری که لازم است انجام دهیم تا خودمان را متمرکز کنیم و سیستم عصبی خود را آرام کنیم. در این لحظات باید سعی کنیم زیاد به افکار خود وابسته نشویم و از تشکیل پرونده علیه شریک زندگی خود پرهیز کنیم. هدف اصلی کسب آرامش است. سپس، می‌توانیم با آنچه که ما را آزار می‌دهد، با این عملکردهای مهم دست نخورده مقابله کنیم.

* حمله نکنید

اغلب، اولین غریزه ما زمانی که احساس می کنیم مورد ظلم قرار گرفته ایم، حمله است. باز هم، این تقریباً هرگز یک استراتژی مفید در هنگام برقراری ارتباط با کسی که به او اهمیت می دهیم نیست. این بدان معنا نیست که  حق ابراز عصبانیت و خشم را نداریم. با این حال و براساس نظر مشاور روانشناس و تحقیقات، بی احترامی به طرف مقابل، دفاع بیش از حد از خود و استفاده از تمام توان خود برای برنده شدن در بحث، به احتمال زیاد به طرف مقابل در درک احساسات ما یا حتی شنیدن نگرانی های ما کمک نمی کند. وقتی مورد حمله قرار می گیرید، پاسخ طبیعی انسان این است که حالت دفاعی بگیرد. وقتی این واکنش را در شریک زندگی خود ایجاد می کنیم، آنها در حالت پذیرا و درک کردن قرار نمی گیرند.

*آسیب پذیر باشید.

وقتی عصبانی هستیم انجام این کار واقعا سخت است، و زمانی که احساس درستی و محق بودن می کنیم سخت تر است. با این حال، زمانی که بخواهیم در مورد نقش خود در هر درگیری که تجربه می کنیم فکر کنیم، به خودمان خدمت می کنیم. اگر از طرف شریکمان گشاده رویی می خواهیم، ??باید خودمان هم همینطور  باشیم. وقتی به آنها نزدیک می شویم، باید سعی کنیم که خودمان نیز آسیب پذیر باشیم و براساس اطلاعات بدست آمده از مشاوره خانواده ما باید تلاش کنیم تا بر آنچه برای ما مهم است تمرکز کنیم و آن را بیان کنیم. به جای استفاده از زبان سرزنش در مورد آنچه آنها انجام داده اند، باید احساس خود و آنچه را که می خواهیم توصیف کنیم. به عنوان مثال، به جای این که بگویید: «تو هرگز احساسات من را در نظر نمی گیرید. تو فقط هر زمان که می خواهید هر کاری را که می خواهید انجام دهید، می توانیم بگوییم، "من گاهی اوقات وقتی احساس نمی کنم مورد توجه قرار می گیرم، آسیب می بینم. من واقعاً دوست دارم که سعی کنید بیشتر اوقات از من بپرسید که چگونه هستم و وقتی چیزی را که می‌خواهم به من گوش دهید.»

ما همچنین می‌توانیم سهم خود را در اتفاقی که رخ داد، به اشتراک بگذاریم. به عنوان مثال، در مثال بالا، ممکن است بگوییم: «می‌دانم که همیشه نمی‌توانم به تو بگویم که چه احساسی دارم. و من گاهی اوقات که احساس می کنم نادیده گرفته شده ام تو را تنبیه می کنم. برای آن متاسفم. سعی می‌کنم وقتی چیزی اشتباه است، مستقیماً به خودت بگویم.»

کنجکاوانه بپرسید

ما باید سعی کنید از شریک خود در مورد شرایط اتفاق افتاده سوال کنیم. اگر به جای بحث کردن واقعاً سعی کنیم که درک کنیم و بررسی کنیم که او وضعیت را چگونه می بینند، چه؟ ما می‌توانیم تلاش کنیم تا آنها را درک کنیم و نسبت به آنچه احساس می‌کنند همدلی کنیم. ما نباید حرف آنها  را قطع کنیم یا برای دفاع از خود وسط صحبت کردن بپریم. ما این فرصت را خواهیم داشت که آنچه را که فکر می‌کردیم و احساس می‌کردیم بگوییم، اما اعتبار بخشیدن به تجربه افراد دیگر، جدا از تجربه‌های ما به آنها این امکان را می‌دهد که با خیال راحت داستان خود را تعریف کنند و در شنیدن تجربه ما آرامش بیشتری داشته باشند.

سخن پایانی:

در کنار تمام این مراحل، یک از کاری که باید انجام دهیم این است که منتقد درونی خود را کنترل کنیم. چرا که ممکن است صدایی در ذهن ما وجود داشته باشد که متضاد با آنچه در حال تلاش برای رسیدن به آن هستیم باشید. اگر هم اکنون در رابطه ای هستید و نیاز به کمک دارید، مراجعه به یک مرکز روانشناسی مانند کلینیک روانشناسی انتخاب نو می تواند برای شما بسیار مفید و سودمند باشد. از چالش های زندگی نترسید و با اطمینان به خود و تراپیست تان، مسیر زندگی را ادامه دهید.

نویسنده: محدثه بیاتی

تلفن : 22593216 – 22795735 

آدرس : قیطریه – بلوار کاوه جنوب – نرسیده به خیابان دولت – نبش کوچه اخلاقی غربی – پلاک 29 – طبقه3